تاریخچه ی لباس مصر باستان

19

آذر

تاریخچه ی لباس مصر باستان

تاریخچه ی لباس مصر باستان :

کتان نیل

به مدت 3000 سال تقریبا همه ی لباس هایی که مصریان باستان می پوشیدند کتان بودند و از کتانی که در دره ی نیل می رویید تولید می شدند.کتان برای اقلیم های گرم مناسب است، چون خنک است و راه هوا را نمی بندد.لباس ها شکل های بسیار ساده و کمترین برش های ممکن را داشتند. مردها شنتی می پوشیدند، تکه پارچه ای که دور کمر بسته می شد و قسمتی از آن در جلو آویخته بود.

شنتی

زن ها کلاسیریس ( پیراهنی غلاف مانند) می پوشیدند که اغلب آستین های جداشو داشت.

کالاسیریس
مس ( پیراهن کیسه ای ) در دوره ی پادشاهی میانه رایج شد و بعدها لباس معمول مردها، زن ها و بچه ها شد.دو عامل در شکل و شمایل مصریان باستان نقش کلیدی داشتند : لطافت و پرداخت نهایی کتان-که یا با چروک های طبیعی بعد از شست و شو پوشیده می شد  یا (در پادشاهی میانه) به صورت پلیسه دار-و استفاده از طوق ها و کمربند زینتی.زیورآلات همرنگ ها و بافت های گوناگونی داشتند.

زیورآلات :

زنان و مردان ثروتمند مصری-و حتی جانوران مقدس مصری ها-سراپا غرق زیورآلات بودند.این زیورآلات همیشه رنگارنگ نقش هایی الهام گرفته از جهان طبیعی داشتند. مثل برگ های سبز نخل، گل های سفید نیلوفر آبی و میوه های زرد مهرگیاه. طلا از نوبه (اتیوپی امروزی) می آمد و نقره کمیاب تر و گران تر از طلا بود. سنگ های شبه قیمتی مثل لاجورد ( که از افغانستان وارد می شود ) یشم سبز و سرخ، آمیتیست، عقیق جگری، فیروزه ای و کوارتز نیز رایج بودند. گاهی هم با شیشه و لعاب جلوه هایی شبیه سنگ های قیمتی در زیورآلات می آفریدند. با تراشیدن سنگ صابون-نوعی سنگ نرم-هم چیزهایی کوچکی مثل آویز و سرگین غلتان های زینتی می ساختند.

چهره ی مد :
ملکه نفرتیتی :

نفرتیتی

نفرتیتی ملکه مصر-که نامش چنین معنایی دارد : " زنی زیبا آمده است "- به سبب نفوذ سیاسی و زیبایی چشم گیرش شهره ی عام و خاص شد. او همسر آخناتن ( که چون آتن، خدای قرص خورشید، را می پرستید چنین نامیده می شد) بود که در قرن 14 پیش از میلاد بر مصر باستان دوران دودمان هجدهم- بخشی از عصر پادشاهی میانه- حکومت می کرد و شهر باشکوه عمارنه را ساخت. رازآلودگی سرنوشت نفرتیتی هم فریبنده ترش کرده است، به نظر می رسد او بی هیچ رد و نشانی ناپدید شده و نظریه های بسیاری درباره ی فرجام کارش وجود دارند.

در کسوت ایزدبانو :

تندیس ها و نقش برجسته های عصر نفرتیتی زنی را به تصویر کشیده اند که چهره ای گیرا دارد و در بعضی از آنها جامه های چسبانش انحناهای بدنش را جلوه گرتر کرده اند.چنین تصاویری قاعدتا باید به رسم رایج آن روزگار، آرمانی باشند. نفرتیتی (و شش دخترش) را می شد ایزدبانوی زنده ی باروری دانست و نقاشی هایی که او را با لنگی پهن یا لباس هایی چسبان به تصویر کشیده اند این انگاره را تقویت می کنند. شواهد باقی مانده نشان می دهند جامه های عصر نفرتیتی در واقع از آنچه در نقاشی ها میبینیم گشادتر بوده اند.
تاج بلند، راست پهلو و سرتختی که فقط نفرتیتی بر سر می گذاشت از اجزای متمایز سبک پوششی او بود. جامه های او از جنس همان جامه های کتان لطیف و چین داری بودند که خاندان های سلطنتی پادشاهی میانه به تن می کردند و در این نقاشی ها از شدت لطافت شفاف به نظر می رسد و جلوه بیشتری به بدن الهی ملکه می دهند. اما احتمالا پارچه های کتان دنیای واقعی ضخیم تر بودند.تصاویر نفرتیتی نشان نشان می دهند کتان مصری چگونه پذیرای چین و تا و پلیسه کاری ظریف بود. سبک پوششی مصریان باستان تا قرن ها بی تغییر ماند، اما در دوران دودمان هجدهم، دوره ی زندگی نفرتیتی ، شیوه های پیچیده تری برای بهره گیری از تکه پارچه های بزرگ ( در کنار کلاسیریس غلافی ساده ) ابداع شدند.
نفرتیتی در نقاشی ها نیمه جامه هایی بلند و نفیس به تن دارد که به شیوه های معمول در دوران پادشاهی میانه چین و تا خورده اند.در خیلی از موارد، به نظر می رسد اجزای لباس در یک نقطه- اغلب نزدیک سینه- جمع شده اند و این شکلی کوتاه و متمایز به بالاتنه می دهد. در این نقاشی ها، نفرتیتی را با لباس های آستین دار و بی آستین میبینیم.تندیس رنگ شده ی معروف زوج سلطنتی دست در دست یکدیگر، که قدمتش به حدود 1340 پیش از میلاد می رسد. نفرتیتی را با جامه ی بلند کتان و چین خورده ای (که اغلب حایک نامیده می شد) میبینیم که بین کمر و سینه جمع شده، آستین هایی نه چندان مشخص ساخته، و مخصوصا در پایین تنه به بدن چسبیده است. از آنجا که رنگ کردن کتان سخت است و بیشتر پارچه هارا از الیاف کتان می بافتند، لباس های مصری ها معمولا سفید بودند. اما بیشتر اقشار جامعه با افزودن زیورآلات به لباس هایشان به آنها رنگ و جلوه می دادند.

شمایلی برای عصر جدید :

بیش از 3500 سال از روزگار نفرتیتی گذشته، اما او و همه ی دیگر چیزهای مصری همچنان الهام بخش طراحان امروزی اند. سردیس اثرگذار تاج آبی (راست) در 1912 کشف شد و به موزه ی مصر برلین رسید و تا امروز آنجا مانده است. وقتی سردیس را در 1913 در برلین به نمایش گذاشتند، مردم خیلی زود مفتونش شدند و این به شیفتگی عمومی به هر چیز مصری دامن زد، شیفتگی ای که سال پیش از آن با کشف مقبره ی توت عنخ آمون، فرعون جوان، همه گیر شده بود. "مصر شیفتگی" دامنگیر طراحی مد عصر آرت دکو هم شد : از زیورآلات سرگین غلتان شکل گرفته تا لباس های پر از چین و تا، گلدوزی ها استثنایی، نقش های هرم و نیلوفر آبی، سربندهای پرآرایه، و عشق به رنگ های سبز و آبی روشن. در دهه 1920 ، حتی پیراهن مومیایی مانند هم به بازار آمد، طراحی که در پیراهن های نواره ای و چسبان دهه ی 2000 جان دوباره گرفت. علاقه ی فلپر ها به موهای تیره، لب های سرخ و خط چشم تیره جزئی از همین مصرشیفتگی بود و به احتمال قوی سردیس مشهور نفرتیتی هم در بالا گرفتن این تب نقش داشت.

اشتراک گذاری

ارسال نظر
(بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد)
  • - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
  • - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
  • - لطفا فارسی بنویسید.
  • - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
  • - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد